پروژه ملی تجارت و هنر
اگر بخواهیم منصفانه نگاه کنیم، هنرمندان زیادی هستند که هیچ وقت نتوانسته اند هنرشان را آن طور که باید و شاید به نمایش بگذارند؛ نتوانستهاند آن را بعد از ساخت، به نمایش عمومی بگذارند، جایی برای نمایش آن پیدا نکردهاند، و یا حتی نیمهکاره رهایش کرده اند. این هنرمندان شکست خورده، بعد از مدتی احساس می کنند که هنرمند خوبی نیستند، در حالی که هر چه قدر هم اثری خوب تولید کنیم، تا وقتی نتوانیم آن را به نمایش بگذاریم نمی توانیم به خودمان لقب “هنرمند” را بدهیم.
دنیای هنر، بازار هنر نیست و این یکسان پنداری همیشگی، ریشه اکثر مشکلات دنیای هنر است. دنیای هنر، قلمرو خیلی بزرگی نیست و با وجود تمام کمکاریها و پراکندگیها، جای دنج و راحتیست که بسیاری از هنرمندان جای خود را در آن ساخته اند. اجتماعی که جلوی قدرتهایی میایستد که همه چیز را سردتر، خشونت بارتر و بیگانه تر میکند. اما بازار هنر به همان میزانی که گستردهتر از دنیای هنر است، بی روح تر هم میباشد و در تقابل با خلاقیت و صداقت (دو ویژگی عمده دنیای هنر) قرار میگیرد.